راه رفتن نفس ما
بالاخره راه افتادي عزيزكم،بعد از دوماه كه دست مارو ميگرفتي و راه ميرفتي بالاخره از ديروز صبح خودت ترس خوشگلتو كنار گذاشتي و راه رفتي طوريكه الان نميزاري بگيريمت و ميخواي خودت بري البته جاهايي از خونه كه طولاني تره از ما كمك ميگيري ولي ماشاالله خيلي خوب راه افتادي،اخه گل پسر من تا يكسالگي هيچ حركتي نميكردي و دقيقا از فرداي تولدت همه فن حريف شدي قربون دست و پاي كوچولو و زيبات برم من،چهاردست و پا و راه رفتن و به تنهايي بلند شدن و خيلي كاراي ديگه عزيزكم. ماهان مامان خيلي دوست دارم و جون من و بابا به نفسهات بنده پسركم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی